از وقتی نتایج نهایی اومده نمی دونم گریه کنم یا ذوق!
:|
چرا آخه پروردگارا؟
:|
یکی از بیشعور های زندگیم داره میره پزشکی،دلم به حال مریضاش می سوزه :|
و رفیق شیشمان هم اصفهان قبول نشد،همون شهر خودمون قبول شد،من نمیخوام برم تهران خب :|
ادبیات انگلیسی علامه :|
:|||||
لوپ: Tove Lo-Scars
یکی کامپیوتر امیرکبیر قبول شده،یکی معماری پردیس کیش،یکی پزشکی یزد،دو تا پشت کنکوری،منِ احمق هم زبان علامه :|
رشته ی مورد علاقه مه،تهران هم هست(هرچند تهران رو دوست ندارم و از زندگی کردن تو تهران می ترسم!)،ولی خداییش...
این چیزی نبود که میخواستم.
:|