بالاخره طلسم خرید کردنم شکسته شد! از بعد عید نوروز،قرار بود سه تا کرم جوانه گندم برای هم اتاقیم و یه خرده خرت و پرت از نمایندگی رنگی رنگی برای دوستم بخرم؛که تا امشب نه من وقت کرده بودم بخرمشون،نه بخت یاری می‎کرد که مغازه باز باشه.چون یه خوابگاهی معمولا تو ایام تعطیلات خونه‎شونه که مغازه ها و مطب‎ها تعطیلن :دی

خلاصه خودم بیشتر از دوستام خوشحالم که این خریدها تموم شد.فقط کاش پولمو بهم بدن :)))))

+ عههههه.همین الان که داشتم پستو نام گذاری می‎کردم یادم اومد که بابا امروز کارت ورود به جلسه و بلیت قطارمو پرینت گرفته و یادم رفته ازش تحویل بگیرم.

:|