بالاخره بعد از هفته ها! :دی کنفرانس دادن و میان ترم های بسی سخت، موفق شدم در این مکان پست نصب کنم! :))
بماند که در طی هفته آتی هم باید کلی پروژه هنوز شروع نشده رو به سرانجام برسونم و با جغد بفرستم برای این استاد و اون استاد که اندکی نمره ناقابل کسب کنم، برم انقلاب که کتابی که قراره استاد عزیز ترجمه ازش امتحان بگیره رو بخرم، یه دیکشنری هزاره از یه جایی برای خودم گیر بیارم، یه سر برم خونه خاله و دخترعمه، کتب بردنی( که ببرم خونه) رو از کتب موندنی جدا کنم و بچینم تو چمدون،و هزاران هزار جوایز نقدی و غیرنقدی دیگر :|
چند روز پیش (نمیدونم کی دقیقا :دی) خونه خالهم بودم و در همین حین که توی هال نشسته بودم و تا کمر توی لپ تاپ مشغول انجام پروژه، تلویزیون روشن بود و بقیه داشتن خندوانه می دیدن. دخترای فوتسالیست رو آورده بودن و گل میگفتن و گل میشنیدن. تا یه جایی همه چی خوب بود، تا این که رامبد جوان بحث رو کشید سمت ترسیدن یا نترسیدن این دخترا از سوسک. اگه این قهرمانا مرد بودن هم همین سوال رو می پرسید؟ و بعدش هم مسخره کردنشون که "آره شما که نمیترسین، چندشتون میشه."
کاش ختم شده بود به همین. ته برنامه شخصیت جناب خان اومده، میگه ورزش بانوان دو ساعت دیرتر شروع میشه! و هرهر خندهی حضار. خب زهرمار.
دوباره جناب خان میگه که تازه، همهشون نمیتونن لباس یک شکل بپوشن :|
واقعا این قدر طنز ما، خنده ما، بی محتواست که باید ارزش کار و زحمت چند نفر رو با کلیشه های مسخره زیر سوال ببریم تا بخندیم؟ واقعا اگه اینا مرد بودن همچین چیزایی رو ازشون می پرسیدن یا بهشون تیکه میانداختن؟
ارجاع به مصاحبه جنجالی قبلی با کیمیا علیزاده.